به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی، هرچند یکی از مهمترین دلایل این به هم ریختگی میتواند نشات گرفته از مسائل اقتصادی و عدم توانایی در تامین معاش و حتی خرج روزمره باشد، اما برخی کارشناسان سعی میکنند آن را به حوزههای اجتماعی و سبک زندگی نیز ربط داده و تاکید کنند که ترویج آنچه آنها سبک زندگی غربی میگویند در این بد شدن حال روح و روان مردم تاثیر بالایی داشته است.
هرچه هست، زمانی که روح و روان فردی به هم میریزد به جایی میرسد که ضرورت دارد برای درمان خود اقدام کند. نزد مشاوران، روانشناسان، روانپزشکان یا پزشکان روح برود و این را هم از نان شب برای خود واجبتر میبیند اما وقتی که نانی برای شب وجود نداشته باشد بیشک درمان او هم قابل انجام نخواهد بود زیرا هزینههای درمان روان در ایران بسیار بالاست و چنین افرادی که تعدادشان هم کم نیستند باید خود را به دست مرور زمان بسپارند تا شاید زمان مرهم شده و انان را درمان کند ؛ به همین علت در این مدت ناچارند هم از فقر مادی رنج بکشند و هم رنج روحی که قطعا رنجی مضاعف است.
با اینکه رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، تعرفههای مصوب هیات دولت برای مشاوره را ارقامی حدود 230 تا 270 هزار تومان اعلام کرده اما تعرفههای اعلام شده با هزینههای مشاور، روانشناس و روانپزشک در سالهای گذشته بودهاند و بعید به نظر میرسد این موارد در مورد همه پزشکان و مشاوران مصداق داشته باشد!
نکته دیگری که در صحبتهای این مسئول قابل مشاهده است تفاوت نرخ با توجه به تخصص پزشکان و مشاوران است با این توضیح که این تعرفه به ازای هر ۴۵ دقیقه، ۲۳۰ هزار تومان برای فرد دارای مدرک کارشناسی ارشد بوده و ۲۷۰ هزار تومان نیز تعرفه مشاور دارای مدرک دکتری تخصصی است.
مشاوران و روانشناسان هم تحت فشار اقتصادیاند!
علی فتحی آشتیانی در برنامه تهران ۲۰ در خصوص تعرفههای مشاوره گفته: تعرفه مصوب و پیشنهادی هیات دولت برای سال جاری ۲۳۰ هزار تومان به ازای هر ۴۵ دقیقه برای کسی است که دارای مدرک کارشناسی ارشد و ۲۷۰ هزار تومان برای کسی است که مدرک دکترای تخصصی دارد. انتظار میرود همکاران این تعرفه را که توسط هیات دولت ابلاغ و در سایت هم درج شده، رعایت کنند. البته این ۴۵ دقیقه معادل ۲۳۰ یا ۲۷۰ هزار تومان، پاسخگوی مخارج جاری افرادی که مرکز مشاوره و کلینیک دارند، نیست. از طرفی مشکلات روانشناختی با یک جلسه حل نمیشود و نیازمند جلسات متعدد است و از سوی دیگر هزینهها بسیار بالاست و مشاوران و روانشناسان هم تحت فشار اقتصادی و مشکلاتی در مراکز هستند.
او با اشاره به نظارت بر مراکزی که مبالغ بالاتر از این تعرفه دریافت میکنند، توضیح داده: موارد خاصی هستند که ساعتی ۸۰۰ هزار تومان دریافت کردهاند که این موارد را پذیرفته و رد نمیکنم. در برنامه داریم معاونت انتظامی سازمان فعالیت خود را بیشتر و بازرسیهای آشکار یا غیرآشکار انجام داده و یک ارزیابی از وضعیت موجود داشته باشیم. امیدوارم بتوانیم به برخی از مشکلات جامعه خودمان در رابطه با هزینهها بپردازیم.
شکایت خود را مکتوب ارائه کنید
آشتیانی در مورد گزارشهایی مبنی بر افزایش تخلفات هم گفته: ماده ۱۹ و ۲۰ قانون سازمان نظام روانشناسی و مشاوره، در ارتباط با تخلفات روانشناسان و مشاوران است. یک هیات حل اختلاف داریم که اگر مراجعهای از روانشناس یا مشاور شکایت کند که هزینه بیشتری دریافت کرده و یا هر شکایت دیگر، در ابتدا هر دو طرف را دعوت و سعی بر حل آن مشکل میکنیم که به مراجع بالاتر کشیده نشود؛ اگر در این مرحله نتوانستیم مشکل را حل کنیم، یک کمیسیون تخلفات بدوی که از تعدادی متخصص، حقوقدان و وکیل تشکیل شده و این مساله را مورد بررسی قرار داده و به حکمی میرسند و اگر نیاز به تجدید نظر بود، به کمیسیون تجدید نظر رفته و در آنجا قطعی میشود. حکمها قانونی است و میتواند مواردی همچون ۳ ماه انفصال از خدمت، ۶ ماه، ۱سال، ۳سال و ۵سال و در نهایت لغو پروانه خدمات هم صادر شود. البته مردم میتوانند به صورت مستقیم به سازمان نظام روانشناسی مراجعه و شکایت خود را مکتوب ارائه و ما موظف هستیم آن را بررسی کنیم.
سراغ روانشناسانی بروید که نامشان در لیست سازمان روانشناسی ثبت شده
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در پاسخ به اینکه بسیاری از مراکز مشاوره مجوز ندارند و مردم اعتمادشان را از دست دادهاند لذا چه نظارتی بر این امر وجود دارد، توضیح داده: درصدی که مجوز ندارند در مقایسه با درصدی که مجوز دارند بسیار بسیار کم بوده و شاید یک الی دو درصد است. ما در این سازمان بیش از ۵۷ هزار عضو داریم که نزدیک به ۲۰ هزار نفر از آنان پروانه تخصصی داشته و میتوانند خدمات ارائه کنند.
شاید بهتر باشد مردم سراغ روانشناسانی بروند که نام آنان داخل سایت سازمان است یا سراغ کسانی بروند که در آن مرکز پروانه اشتغال تخصصی نصب شده و سراغ افرادی خارج از این دست نروند. این موضوع نیاز به اطلاعرسانی و آگاهی مردم دارد. در سایت سازمان یک لیستی از روانشناسان زرد یعنی کسانی که مدرک نداشته و کار مشاوره میکنند، وجود دارد. مردم باید انتخاب، شناسایی و ارزیابی کرده که میخواهند به چه مشاوری مراجعه کنند.
فتحی آشتیانی در خصوص پرداخت این هزینهها توسط بیمه، افزوده: در مورد بیمه دو گرایش روانشناسی بالینی و سلامت در خدمات خود از طریق بیمه پشتیبانی میشوند. یکی از برنامههای ما این است که بتوانیم سطوح بیمه را گسترش دهیم چرا که اعتقاد من بر این است که همه گرایشهای روانشناسی به نوعی با سلامت ارتباط دارد.
برای مثال کسی که روانشناسی تربیتی خوانده و به مدارس میرود یک نوع خدمات سلامت را به فرزندانی که دچار افت تحصیلی و اضطراب هستند ارائه میکند یا کسی که روانشناسی صنعتی سازمان دارد و سراغ کارخانهها و نهادهای مختلف میرود و به کارمندان و کارگران خدمات ارائه داده، کارهای روانشناختی انجام میدهد و باید مشمول بیمه شود. همه گرایشهای روانشناختی به یک نوعی خدمات ارائه میکنند و باید مشمول بیمه شوند. سعی میکنیم که با بیمه خدمات سلامت وارد مذاکره شویم.
همه باید دستگاه کارتخوان داشته باشند
او از عدم استفاده دستگاههای کارتخوان در برخی از مراکز گفته: در این حوزه ما با پزشکان مشترک هستیم. باید تمام دفاتر و مراکز مشاوره ما دستگاه کارتخوان داشته باشند و مراجعهکننده بایستی هزینه آن را واریز کند و خارج از این مورد تخلف است. مراجعین میتوانند این مورد را هم به سازمان ارجاع دهند تا ما آن را پیگیری کنیم.
چه لزومی دارد؟
فتحی آشتیانی رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره در خاتمه از مشکلات موجود در قانون برنامه هفتم اینگونه گفت: در دو فصل ۱۴ و ۱۶ به این موضوعات به صورت جدی پرداخته شده است. در فصل ۱۴ با موضوع ارتقای نظام سلامت، در بند دو گفته شده که در صدد تاسیس مرکز ملی روانشناسی و مشاوره خانواده هستیم و پس از تصویب این قانون، شش ماه بعد لازمالاجراست.
سوال من این است که این مرکز یعنی چه؟ در حال حاضر ما دارای سازمان نظام روانشناسی هستیم و بسیاری از نهادهای دیگر همچون بهزیستی، قوه قضائیه و وزارت ورزش و جوانان در حال پروانه دادن به این مراکز هستند. این پروانه را به کسی میدهند که پروانه اشتغال تخصصی از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره گرفته باشد. راهاندازی چنین مرکزی یعنی چه؟ و این یک چالش است. ما سازمان نظام روانشناسی داریم چه لزومی دارد که بخواهیم مرکز دیگری را ایجاد کنیم؟
نکتهای که بد نیست در پایان گزارش به آن اشاره کنیم بحث بیمه و عدم مشمول بودن بسیاری از خدمات روان درمانی در حوزه بیمه و اینگونه خدمات درمانی است. مسالهای که بیشک و با توجه به آمار بالا و رو به افزایش اختلالات روانی در ایران (به هر علتی) بیش از گذشته باید مد نظر و مورد توجه قرار بگیرد.
نظر شما